لحظه های ناب
درآن سوی شب وروز چه قلب های بزرگی که می تپند هنوزلحظه های ناب
درآن سوی شب وروز چه قلب های بزرگی که می تپند هنوزدرباره من
چشم بر هم می نهم،هستی دو سودارد/نیمی از آن در من است ونیم از آن برمن/نیمه ی در من ،بهارانی پر از باغ است و آفاقی پراز باران/نیمه ی برمن،زبان چاک چاک خاک وچشمان کویر کور تب داران/چشم بر هم می نهم،هستی چراغانی ست/روشن اندر روشن و آفاق در اشراق/می گشایم چشم،می بینم چه زهر آگین وظلمانی ست/آن که این دشواره پاسخ گوید کیست؟/در کدامین سوی باید زیست؟/در ظلام ظالم بر من/یا در آن آفاق پراشراق روشن درمن؟
ادامه...
پیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- ویس 187
بایگانی
- تیر 1394 1
- اردیبهشت 1393 1
- فروردین 1393 2
- اسفند 1392 3
- بهمن 1392 2
- دی 1392 3
- آذر 1392 3
- آبان 1392 4
- مهر 1392 3
- شهریور 1392 3
- مرداد 1392 4
- تیر 1392 4
- اردیبهشت 1392 4
- فروردین 1392 4
- اسفند 1391 4
- بهمن 1391 3
- دی 1391 4
- آذر 1391 3
- آبان 1391 4
- مهر 1391 2
- شهریور 1391 3
- مرداد 1391 5
- تیر 1391 1
- خرداد 1391 5
- اردیبهشت 1391 2
- فروردین 1391 1
- اسفند 1390 1
- دی 1390 3
- آذر 1390 3
- آبان 1390 4
- مهر 1390 3
- شهریور 1390 5
- مرداد 1390 5
- تیر 1390 4
- خرداد 1390 7
- اردیبهشت 1390 8
- فروردین 1390 6
- اسفند 1389 5
- بهمن 1389 5
- دی 1389 5
- آذر 1389 5
- آبان 1389 7
- مهر 1389 11
- شهریور 1389 9
- مرداد 1389 13
آمار : 128529 بازدید
Powered by Blogsky
تعطیلی
آخ ازین تعطیلات 
یک نفر در خانه دارد می سپارد جان ، آی آدم ها که آنطرف آب بساطی گسترده دارید.
شعر بالا از مقولات " سرقت ادبی " یا چیزی در این حدود است.
من بنده از آقای پرزیدنت 
تقاضا دارم که تمام تعطیلات را ، تحت هر نامی ، لغو کنند.
من مردم ، یعنی ترور انرژی و وقت شدم.، بقیه را نمی دانم.
از بس قیمه خوردم 
نابود شدم.
ویس
جمعه 24 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 21:46
سلام
نوش جونت هر چی قیمه و نذری خوردی
ایشالله گوشت بشه بچسبه به تنت
وای چه دعای پر خرجی کردی !!!! کلی باید پول خرج کنم تا گوشت ها آب بشه.
حالا ببینا!!!!
دو روز رفتیم جیم فنگ کنیم از کار و اداره و دانشگاه و ...
اگه گذاشتن این قوم و خویشای پریزیدنت اینا!!!!
اولاً که ما قوم و خویش هیچ کسی نیستیم. اگر بودیم که حال و روزمون اینطوری نمی شد بابام جان
تازه شم شما لابد رفتید سینه زنی. هرچند دیگه احتیاجی به این کار نیست .آخه سلطان بانو را دارید دیگه
این سرقت ادبی شما خیلی نوستالوژیک و زیبا بود و بی تردید نیما یوشیج هم شما رو کاملا درک می کنه .
حالا کاری به تعطیلات و پرزیدنت هم ندارم ... من میگم چرا بلند نمیشی یه غذایی غیر از قیمه درست کنی؟؟ نکنه زیر پتو موندن و کتاب و استراحت رو ترجیح دادی ؟!! نگو هی قیمه پلوی نذری آوردند دم خونه و من ناچار شدم بگیرم و بخورم
نه ، شما می تونستی در رو باز نکنی و به حد کفایت پلو قیمه نذری بگیری ...
بابا جان دوستم یک سطل بزرگ برنج و یک سطل هم قیمه آورده بود. تازه دیروز هم همینطور شد.خلاصه بیشترش را دادم به یک نفر.
خوب واقعاً تاسوعا و عاشورا نباید غذا درست کرد با هزار عذر شرعی و عرفی.
سطل؟؟؟؟ جل الخالق
این نهایت محبوبیت تو رو می رسونه ... حتما از این موضوع خوشحالی دوست عزیز
توی این گرونی که قیمت گوشت و برنج ، واسه طلا پشت پشم نازک میکنه، برات سطل سطل برنج و قیمه می ارن و اون وقت شما گله داری؟ یادت باشه از سال بعد کمی از محبوبیت خودت کم کنی تا این همه غذای تکراری نخوری
تازه فقط غذا نبوده که ، دوغ و ماست و شله زرد هم بود. البته دیروز همه را رد کردم .
فکر کنم دشمنی بود که می خواست مرا در قیمه غرق کند
با این غذا پختن ها خیلی مخالفم.همین دوستم می گفت که 84 کیلو گوشت در غذای آنجا ریخته بودند.
البته این غذا مربوط به دوستم نبود ، از نزدیکانش بودند.
ریخت و پاش های بی مورد که سیر ها سیر تر می شوند.
ویس عزیزم رحم کن و لغو تعطیلات را از پرزیدنت نخواه ! به جان خودم کلی خوابم میاد الان !
به خدا تو خونه خفه میشم. اگر تنها باشم تا صد روز هم می تونم خودمو مدیریت کنم. ولی از هر طرف که می رویم هی به هم بر می خوریم. هوا سنگین میشه . خفقان می گیرم. صدای بی بی سی ، صدای مداوم اخبار ، حالمو به هم می زنه. حرفای تکراری ، پرسش های مکرر ،اوه
آدرستم که با نمیشه
سلام
حقیقتا خدای متعال را شاکرم از بابت اینکه ...
شما رئیس جمهور نشدید!و خدا را شاکرم که اکثریت جمع هم با شما موافق نبودند...
بابا ما کلی ازاین تعطیلی استفاده کردیم و یه سفر مشهد رفتیم و اومدیم حالا من دیگه نمیدونم شما چرا حوصلتون سر رفته؟!!!
و اما در باب قیمه هم باید عرض کنم هیچ وقت از خوردن قیمه نذری خسته نمیشوم....حالا خود دانید...
خوب معلومه چرا به شما خوش گذشته ، رفتید مسافرت .
بذار یک بیت یادم اومد بنویسم خوب البته کمی زیاده رویه برای موضوع ولی قشنگه.
به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن
که شبی نخفته باشی به درازنای سالی
بگذریم خوش گذشت؟ معلومه پیش امام رضا مگر بد می گذره
آخه دیگه چقدر ، چند روز ، خودم عاشق قیمه هستم ولی بریدم دیگه
خب اینایی که شما گفتی منم کلافه میکنه ! کلا من تعطیلات هم تلویزیون رو همیشه خاموش نگه میدارم ! واللا حوصله ندارم جون خودم !
لینک هم چشم , خو چرا دعوام میکنی عزیزم ؟
سلام دوست من
اولاً که بنده غلط کنم شما را دعوا کنم . حکایت کاسه ی لیلی است
دوم اینکه منم دوست دارم خاموش کنم ولی نمیشه دیگه . اونا چی ؟
سوم اینکه قربون لهجه ی قشنگت : خو چرا دعوام می کنی.
دلت میاد
تعطیلات به این خوبی
کاش همیشه خدا تعطیل بود
البته نه از این تعطیلات که زیاد حال نمیده و همه چی تعطیله
نوش جون نذری
تو این کشور که همیشه تعطیله . دیگه چی می خواهی ؟ شش روز هفت روز ، همه هی میرن شمال و میان. انگار امام حسین در سواحل خزر هستند