چشم بر هم می نهم،هستی دو سودارد/نیمی از آن در من است ونیم از آن برمن/نیمه ی در من ،بهارانی پر از باغ است و آفاقی پراز باران/نیمه ی برمن،زبان چاک چاک خاک وچشمان کویر کور تب داران/چشم بر هم می نهم،هستی چراغانی ست/روشن اندر روشن و آفاق در اشراق/می گشایم چشم،می بینم چه زهر آگین وظلمانی ست/آن که این دشواره پاسخ گوید کیست؟/در کدامین سوی باید زیست؟/در ظلام ظالم بر من/یا در آن آفاق پراشراق روشن درمن؟
ادامه...
ویس عزیزو نازنینم ..واقعا موندم چی برات بنویسم .. عزیزم فقط از خدا برات طلب صبر می کنم تسلیت من رو هم بپذیر .. غم آخرت باشه ..فقط بدون یه شونه دیگه ای هست که در غمت شریک باشه عزیزم .
وای خدای من . دیروز که اومدم اینجا دلم یه حالی بود. یادشون افتادم خدا گواهه.می خواستم حالشونو بپرسم گفتم شاید فضولی باشه. تسلیت عرض می کنم.خدا رحمتشون کنه خدا به شما صبر بده.خیلی جا خوردم و ناراحت شدم. حالم بد شدای وای
سلام ویس گرامی خیلی ناراحت و متاسف شدم انشا اله غم آخرتون باشه و هرچی خاک اون مرحومه عمر شما باشه مارو هم در غم خودتون شریک بدون اگه کاری هم از دستم بر میاد در خدمتم بقای عمر خودت و بازماندگان
ویس عزیزم خیلی متاسف شدم خرداد برای من هم یادآور خاطره بدیه هر چند حس خوبی نسبت به تسلیت شنیدن و گفتن ندارم ولی... امیدوارم خدا بهت صبر عنایت کنه و خاک ایشون بقای عمر شما و عزیزان باشه
درود از وبلاگ آرمان آمدم و چه بد وقتی رسیدم برایتان آرزوی استقامت و صبر وتحمل بسیار میکنم . شنگین کلک راهم در غم خود شریک بدانید . اگرچه میداند که هیچ کاری از دستش بر نمی آید حتی همدردیش هم دردی از دل شما کم نمیکند . تنها تسلیتش را بعنوان یک همسایه بلاگ اسکایی بپذیرید . امید که در کنارهم غم از دست رفته هامان را تاب بیاوریم .
ویس عزیز هنوز اورا بر صندلی چرخ دار و تو را که فرشته سان دستان چروک وپینه بسته ی سالیان رنج را در دست داری می بینم و میدانم که در نگاهش چه می بینی دیدی انچه را که امروز اتفاق افتاد
ویس عزیز شاید برای یک مرد افت داشته باشد ولی قطراتی ازین چشم سوزان که پیش این را دیده مانع می شود تا صفحه کیبورد را ببینم فقط می گویم که در غمت شریکم
سلام بر کسی که عاشقانه مادرش را ستود... سلام بر عاشقانه هایی که برای تان خواند و هنوز گاه و بیگاه از پستوی دل تان می شنویدش.... سلام بر نجواهای همیشه بلند مادرانه.... سلام بر لالایی های تا ابد باقی عاشقانه... سلام بر روح بزرگ پاسبانان بهشتی... سلام بر آبی آرامش نگاه مادر... بر مخمل حرف هایش... سبزه زار زمزمه های همیشه باقیش... از صمیم قلب برای روح بزرگ شان آرزوی بهترین و والاترین جایگاه ها را دارم و برای عصاره وجودش ... لحظاتی پر از خاطره زیستن با عشق... .... مریزید بر گور من جز شراب.... میارید در ماتمم جز رباب.... یاحق
کاش دو تا بال داشتم مثل اون پروانه می آمدم کنارت .. نمی دونم عزیزم .. دستم از همه جا کوتاهه .. فقط طلب آرامش و صبر دارم برات نازنین .. از دیشب همه دوستانت همدلی می کنن باتو .. تو تنها نیستی .. حرفی که پرنیان عزیزمون برات نوشت ...
ویس عزیزم امروز ۲روزه که مادر گرامیت کنارت نیست اما بدون که او از پیشت نرفته .. همیشه هست و خواهد بود .. اون دختر عزیزش رو تنها نمی ذاره .. دختری که در روزهای سخت بیماری اخم به ابرو نیاورد و عاشقانه نگهداریش می کرد .. عزیز دلم هر روز به یادتم ..
سلام ویس عزیز ، دوستم خوبم من این جور مواقع نمی تونم حرف جالبی بزنم ... فقط از زبان اخوان می گم که در سوگ فروغ نوشت ،؛ و من با این شبیخونهای بیرحمانه ای که دارد مرگ ، بدم می آید از این زندگی دیگر ! زندگی ادامه دارد.
منو ببخش که دیر فهمیدم . تسلیتم رو بپذیر عزیزم باور کن با چشمهایی اشکبار دارم اینها رو برات مینویسم ... یکی از پستهای اخیرت رو در باره مادر چقدر زیبا نوشته بودی . . همون موقع که خوندمش حس کردم دارید از هم برای همیشه جدا میشین ... دلم شور زد و به روی خودم نیاوردم . الان با دستهایی که از شدت ناراحتی میلرزند اینها رو برات مینویسم و میدونم که روزهایی سخت در پیش خواهی داشت .....دلم میخواد یه فایل صوتی برات بذارم و میدونم این کار ناچیزیه ... همیشه برام مهم بودی و هستی ... به خاطر شخصیت خوب و نافذت و صداقت و سلامت و عزت نفسی که داری ... دلم پیش توست ...
.. سلام ویس دیر رسیدم..نبودم..ببخش وقتی خبر شدم در سفر،از پرنیان خواستم که به عوض من تسلیتی،چیزی.. اما این حرفا برای تو مادر نمیشود! . . ببخش به خدا همه رو همه رو . همین..
تنها نیستی عزیز دلم .
ویس عزیزم نمی دونم چی بگم بعد از چند روز امروز توانستم بیام نت. نمی توانم جلوی اشکام رو بگیرم.مراقب خودت باش. کاش کاری ازدستم برمیامد.
ویس عزیزو نازنینم ..واقعا موندم چی برات بنویسم .. عزیزم فقط از خدا برات طلب صبر می کنم تسلیت من رو هم بپذیر ..
غم آخرت باشه ..فقط بدون یه شونه دیگه ای هست که در غمت شریک باشه عزیزم .
نمی خواهم باور کنم...نه...بگو که حقیقت ندارد...
گریه دارم...نمی توانم به نوشتن ادامه دهم...
روحشون شاد باشه و خدا به شما صبر بده
منو هم در غم خودتون شریک بدونید
مادر از آسمان هبوط کرده بود و به آسمان عروج کرد !
ببخش نمیدانم این مواقع چه بگویم
شریک غم خود بدان مرا
صبر می طلبم از خدایمان برای تو
و شادی روح برای مادر عزیزت
سلام وبلاگزیبایی داری به منم سربزن راستی شعرت قشنگ بود...بدروددوست من
کیییییییییییییییییییییییییییییییی؟


متاسفم
متاسفم
متاسفم
خیلی ناراحت شدم
خدا بهت صبر بده
تا دامنش از گرد زمین پاک بماند
آسمانی تر از آن بود که در خاک بماند ...
براتون از خدای مهربونی که الان مادر عزیزتون کنار سفره ی جنانش مهمان شده، دعای صبر می کنم
روحشون شاد
وای خدای من . دیروز که اومدم اینجا دلم یه حالی بود. یادشون افتادم خدا گواهه.می خواستم حالشونو بپرسم گفتم شاید فضولی باشه. تسلیت عرض می کنم.خدا رحمتشون کنه خدا به شما صبر بده.خیلی جا خوردم و ناراحت شدم. حالم بد شدای وای
سلام ویس گرامی
خیلی ناراحت و متاسف شدم
انشا اله غم آخرتون باشه و هرچی خاک اون مرحومه عمر شما باشه
مارو هم در غم خودتون شریک بدون
اگه کاری هم از دستم بر میاد در خدمتم
بقای عمر خودت و بازماندگان
سلام ویش عزیز

تسلیت میگم
امیدوارم خدا بهتون صبر و تحمل دوریه عزیزتون رو بده
ایشون که رفتن در آغوش خدای مهربونشون
همین که جاشون خوبه الان شاید مرحمی باشه به دل ریشتون
ابراز همدردیه منو اگه لایق باشم بپذیرید
ویس عزیزم خیلی متاسف شدم
خرداد برای من هم یادآور خاطره بدیه
هر چند حس خوبی نسبت به تسلیت شنیدن و گفتن ندارم ولی...
امیدوارم خدا بهت صبر عنایت کنه و خاک ایشون بقای عمر شما و عزیزان باشه
خدا رحمتشون کنه
به شما هم صبر عطا کنه
سلام بانو ...
مرا در غمتان شریک بدانید .../
روحشان شاد .../
درود
از وبلاگ آرمان آمدم و چه بد وقتی رسیدم
برایتان آرزوی استقامت و صبر وتحمل بسیار
میکنم . شنگین کلک راهم در غم خود شریک
بدانید . اگرچه میداند که هیچ کاری از دستش
بر نمی آید حتی همدردیش هم دردی از دل شما
کم نمیکند . تنها تسلیتش را بعنوان یک همسایه
بلاگ اسکایی بپذیرید . امید که در کنارهم غم
از دست رفته هامان را تاب بیاوریم .
بعد از تو محبّت از که تعلیم کنم ؟
وآن مِهــر ِ تو را چگونه ترسیم کنم ؟
من مانده ام و جهان ِ تنهایی ِ من !ـ
ای مام ، غم ِ تو با که تقسیم کنم؟
ویس عزیز
هنوز اورا بر صندلی چرخ دار و تو را که فرشته سان دستان چروک وپینه بسته ی سالیان رنج را در دست داری می بینم
و میدانم که در نگاهش چه می بینی
دیدی انچه را که امروز اتفاق افتاد
ویس عزیز شاید برای یک مرد افت داشته باشد
ولی قطراتی ازین چشم سوزان که پیش این را دیده مانع می شود تا صفحه کیبورد را ببینم
فقط می گویم که
در غمت شریکم
گل گل گل
سلام بر کسی که عاشقانه مادرش را ستود...
سلام بر عاشقانه هایی که برای تان خواند و هنوز گاه و بیگاه از پستوی دل تان می شنویدش....
سلام بر نجواهای همیشه بلند مادرانه....
سلام بر لالایی های تا ابد باقی عاشقانه...
سلام بر روح بزرگ پاسبانان بهشتی...
سلام بر آبی آرامش نگاه مادر...
بر مخمل حرف هایش...
سبزه زار زمزمه های همیشه باقیش...
از صمیم قلب برای روح بزرگ شان آرزوی بهترین و والاترین جایگاه ها را دارم و برای عصاره وجودش ...
لحظاتی پر از خاطره زیستن با عشق...
.... مریزید بر گور من جز شراب.... میارید در ماتمم جز رباب....
یاحق
سلام ویس عزیزم .

خدا رحمتش کنه
انشالله که خدا به شما هم صبری بده گلم .
تو تنها نیستی اول خدا را داری وبعد دوستانی که همیشه همراهت هستند
کاش دو تا بال داشتم مثل اون پروانه می آمدم کنارت .. نمی دونم عزیزم .. دستم از همه جا کوتاهه .. فقط طلب آرامش و صبر دارم برات نازنین .. از دیشب همه دوستانت همدلی می کنن باتو .. تو تنها نیستی .. حرفی که پرنیان عزیزمون برات نوشت ...
چه غم بزرگی .. زمانی که هست یجور اذیت میشم .. زمانی که نیست یه جوره دیگه
براتون صبر و آرامش آرزو می کنم
خدا رحمتشون کنه و به شوما عزیزم صبر بده
اینگونه مواقع زبانم یارای کلام ندارد عزیز . تسلیت مرا بپذیرید .
الهی
آرامش
آرامش
آرامش
سلام
جنان گوارای مادر مهربانتان ویس عزیز
شرمنده بابت دیر رسیدن
سلام ویس عزیز
تسلیت می گم
غم سنگینی است غم از دست دادن مادر
خدا شکیبایی و بردباری بهت بده
و روان زیبا و پاک مادرت رو هم در بهشت خودش پاداش بده
روانش شاد و خدایش بیامرزاد
ویس عزیزم امروز ۲روزه که مادر گرامیت کنارت نیست اما بدون که او از پیشت نرفته .. همیشه هست و خواهد بود .. اون دختر عزیزش رو تنها نمی ذاره .. دختری که در روزهای سخت بیماری اخم به ابرو نیاورد و عاشقانه نگهداریش می کرد .. عزیز دلم هر روز به یادتم ..
سلام ویس عزیز ، دوستم خوبم
من این جور مواقع نمی تونم حرف جالبی بزنم ... فقط از زبان اخوان می گم که در سوگ فروغ نوشت ،؛
و من با این شبیخونهای بیرحمانه ای که دارد مرگ ، بدم می آید از این زندگی دیگر !
زندگی ادامه دارد.
همونی که مادر عزیزتونو برد تا خودش مراقبش باشه
همون همیشه ماندگار مهربان
حواسش بهت هست
و هر شب وقتی خوابی آروم میاد و رو گونه های اشکی تو می بوسه
باور کن با چشمهایی اشکبار دارم اینها رو برات مینویسم ...
یکی از پستهای اخیرت رو در باره مادر چقدر زیبا نوشته بودی . . همون موقع که خوندمش حس کردم دارید از هم برای همیشه جدا میشین ... دلم شور زد و به روی خودم نیاوردم .
الان با دستهایی که از شدت ناراحتی میلرزند اینها رو برات مینویسم و میدونم که روزهایی سخت در پیش خواهی داشت .....دلم میخواد یه فایل صوتی برات بذارم و میدونم این کار ناچیزیه ... همیشه برام مهم بودی و هستی ... به خاطر شخصیت خوب و نافذت و صداقت و سلامت و عزت نفسی که داری ... دلم پیش توست ...
سلام
از صمـیم قلب تسلیت می گم ...
سلام
بسیار دیر رسیدم، روحش شاد و زندگی شما هم شادمانه باد. خوشا به آن خانه ای با مادری که چنین فرزندی را پرورش داده است.
..
سلام ویس
دیر رسیدم..نبودم..ببخش
وقتی خبر شدم در سفر،از پرنیان خواستم که به عوض من تسلیتی،چیزی..
اما
این حرفا برای تو
مادر نمیشود!
.
.
ببخش به خدا
همه رو
همه رو
.
همین..
نبودن مادر بزرگترین غم دنیاست
خوب میدانم و می فهمم!!!
وقتی که او رفت
گفتند :رفتنش را بپذیر
و من بودنش را باور کردم
دوست گرامی سلام
تسلیت عرض میکنم .
این خبر ناگوار رو در وبلاگ پاییز طلایی خوندم ...
غم اخرتون باشه مهربان
ویس را رامین او تنها گذاشت


در میان ماتم و غمها گذاشت
انکه بود اورا پناه و تکیه گاه
در دلش اما محبت جا گذاشت
مادرش رامین او بود از قدیم
رفت او را بی ادر و بابا گذاشت
بین ما وبلاگیان هم آن عزا
مهربانی زاببین مانا گذاشت
سلام
خدا صبرتان دهد ...
تسلیت من رو برای مرگ جسم مادر گرامی تان بپذیرید
روحشان شاد باشد و در کنار شما
سلام
تسلیت میگم،خدا رحمتشون کنه
امیدوارم غم آخرتون باشه
سلام تسلیت عزیزم خیلی ناراحت شدم.....امیدوارم غم اخرت باشه....
سلام عزیزم امیدوارم تسلیت من راهم بپذیری ....امیداورم که خداوند به تو صبر عنایت کند وبه روح ان بزرگوارارامش...
من از طریق وب کوروش عزیز متوجه شدم امیدوارم غم اخرتون باشه و خداوند بهتون صبر بده تا این غم بزرگو بتونید تحمل کنید
مارو در غم خود شریک بدونید
هرچند حرفا همش کلیشه ای و تکراریه ولی گریزی نیست
از دست دادن مادر یک جای قلب آدم را برای همیشه میفشرد...
روحش شاد..شاده شاد!
مطمئنا که مادرتون با رحمت ویژه خدا، روحشون به آرامش رسیده و زندگی ابدی شیرینی رو شروع کردن.
از خدا براتون صبر آرزو میکنم.
دلم برای کسی تنگ است
که آفتاب صداقت را
به مهمانی ژل های باغ می آورد
و گیسوان بلندش را
به بادها می داد
و دست های سپیدش را به آب می بخشید
دلم برای کسی تنگ است
که آن دو نرگس جادو را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی خود را
نثار من میکرد
دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال
و در جنوب ترین جنوب
ـ در همه حال
همیشه در همه جا
ـ آه با که بتوان گفت
که بود با من و
ـ پیوسته نیز بی من بود
و کار من ز فراقش فغان و شیون بود
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
کسی.....
ـ دگر کافیست
ویس عزیز
امیدوارم غم و اندوه و تسلیت مرا
پذیرا باشی
روحشان قرین رحمت...
دعوت.دعوت
داستان عشقی در 7 پرده
پرده ی اول
بفرمایید ادامه ی مطلب
روحش شاد
تسلیت عزیزم
همیشه بدون پشت همه دلتنگی ها خدایی هست که داشتنش جبران همه نداشته هاست
خدا بهت صبر بده
عزیزم از صمیم قلب برات صبوری آرزو می کنم . و برای مادر عزیزت هم آرامش . الهی که بهشت نصیبشون باشه که حتما هست .
خیلی متاسفم .
یه بسته مهربونی برات می فرستم
جای مادر مهربونت سبز