لحظه های ناب

درآن سوی شب وروز چه قلب های بزرگی که می تپند هنوز

لحظه های ناب

درآن سوی شب وروز چه قلب های بزرگی که می تپند هنوز

فروغ

اولین شعرایی که خوندم شعرای فروغ فرخزاد بود.شعرای یک زن با حسی زنانه.جالبه تو این کشور ،من ،من زن،باید حس زنانه ام را در شعر شاعران مرد بشنوم.وجالبتر آنکه آنها هرچقدر بی باک تر باشند در بیان این احساسات ،موفق ترند وبزرگ ترند.اگر حافظ بگه :فدای چاک پیراهن ماهرویان باد مشکلی پیش نمیاد وفریاد وامسلمانیا هم زده نمی شود.در طول تاریخ زنان شاعر بزرگی بودند که فریادشان در اندرونی ها توسط مردان خفه شده است.مثل مهستی ی گنجوی.ویا رابعه و...وحتی در این زمان پروین اعتصامی به به است و فروغ اه اه.چرا؟البته اشتباه نشود پروین از بزرگترین شاعران قصیده سرای ایران است که همه ی ما به او افتخار می کنیم.ولی شعر او اجتماعی است وباز هم می دانیم که در قصیده پیرو سبک ناصر خسرو می باشد.این انسان بزرگوار وشاعر توانا فقط ۳ الی ۵ غزل دارد.تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.اما فروغ.قصد بت کردن او را ندارم،ولی شعر فروغ شعری زنانه است.وچون جرات کرده از احساسات زنانه اش بسراید،جامعه اورا فاسد می داند وتا آنجا پیشرفته،که می خواهند نامش را از فهرست شاعران معاصر حذف کنند.خودش می سراید:این منم/زنی تنها/درآستانه ی فصلی سرد/در ابتدای درک هستی ی آلوده ی زمین/ویاس ساده وغمناک آسمان/وناتوانی ی این دست های سیمانی/زمان گذشت/زمان گذشت وساعت چهاربارنواخت/و...اما اگر توجه کنیم حتی در روزمرگی هایمان هم ما زنان ودختران باید در نقاب های تعیین شده از قبل جای بگیریم وگرنه،به ما هم انواع انگ ها زده می شود.فروغ در زمان کوتاه زندگانیش از شاعران هم عصر خودش،شاملو،اخوان ثالث،سهراب سپهری و...به عنوان شاعری توانا شناخته شد.سخن بسیار است.ولی کوتاه می کنم .چرا با اینکه هیچگونه تبلیغی صورت نمی گیرد بسیاری از مردم۲۴بهمن هر سال به ظهیرالدوله می آیند.فروغ ماندنی است چه بخواهند چه نخواهند.یادش گرامی

نظرات 4 + ارسال نظر
فتح باغ شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:53 http://fathebagh.blogsky.com

فروغ را نمی توانند تحمل کنند زیرا که بسیاری از تابوها را باجسارت تمام شکست . برای اینکه یک زن بی نقاب بود هر زمان و هر لحظه خود واقعیش بود . خیلی راحت نادیده می گیرندش ، وقتی زندگینامه اش را می خوانم و یا یادداشتهای مختلفی که در آنها از طرف خانواده و دوستانش از او یاد می شود فکر می کنم که آیا می شود در حد ای زن ایثار داشت . زمانهائیه که در فقر و تنگدستی زندگی کرد زمانهائیکه از طرف پدر ترد شد و زمانهائیکه عاشق بود و رنجها کشید .
زنی بود که خیلی از زمان خودش جلوتر بود و چقدر با خواندن اشعارش حس نزدیکی میکنم به او مخصوصا از تولدی دیگر به بعد.
پست خیلی خوب بود (گل)

ممنون عزیزم

فرخ شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 22:28 http://chakhan.blogsky.com

به قول خودت ما گدایان خیل سلطانیم
راز ماندگاری آدمها و اندیشه ها در قوانین عجیبی نهفته است

به نظر من یکی از مهم ترین رازهای ماندگاری،بی نقاب بودن است.وقتی بی نقاب باشی جلوی زر و زور و قدرت سر فرود نمیاری.

دزیره چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 00:38

همه با هم امسال هم یادش را گرامی میداریم

جیران دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:46 http://lahzehayenab.blogsky.com

اگه یه نگاه به عکس پروین و یه نگاه هم به عکس فروغ بندازیم این تفاوت به چشم میاد . پروین با روسری و به قولی محجبه و کوچه و خیابانه که به نامش خونده میشه اما نگاه فروغ پر از زنانگی پز ناز با اون خنده ی غمگینش

هردو طلاق گرفتند ولی چون فروغ شعرش زنانه است آقایان خوششان نمی اید.دوست دارند هیچ زنی از احساساتش حرف نزنه.پروین هم چون شعرش مردانه است باهاش مشکلی ندارندومی دونی که پروین در شعر از ناصرخسرو تقلید کرده است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد