چشم بر هم می نهم،هستی دو سودارد/نیمی از آن در من است ونیم از آن برمن/نیمه ی در من ،بهارانی پر از باغ است و آفاقی پراز باران/نیمه ی برمن،زبان چاک چاک خاک وچشمان کویر کور تب داران/چشم بر هم می نهم،هستی چراغانی ست/روشن اندر روشن و آفاق در اشراق/می گشایم چشم،می بینم چه زهر آگین وظلمانی ست/آن که این دشواره پاسخ گوید کیست؟/در کدامین سوی باید زیست؟/در ظلام ظالم بر من/یا در آن آفاق پراشراق روشن درمن؟
ادامه...
پرویز شاپور شوهر فروغ بود این را همه می دانیم.کتاب کاریکلماتور از اوست.با اینکه این کتاب خیلی جالبه،ولی نمی دانم چرا با دست گرفتن این کتاب صدای گریه ی فروغ را ،وقتی از طرف ایشان برای پسرشان تحت فشار قرار می گرفت ،می شنوم
ویس عزیزم می دونی که زندگی چقدر پراز تناقضاته . نامه های فروغ و شاپور رو که می خونم تعجب می کنم با این همه دلخوری و اختلاف رگه های عاشقانه هم در آن دیده می شود.
فروغ رو و گریه هاش رو خوب میفهمم ولی نمیفهمم چرا مردها به وسیله ی بچه ها انتقام میگیرن ؟ شاید پرویز شاپور داستان مهر مادری رو در کاریکلماتورش گنجانده بود
در برابرش موضع دارم.یعنی ازش بدم میاد.چون فروغ را اذت کرد.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ویس عزیزم می دونی که زندگی چقدر پراز تناقضاته .
نامه های فروغ و شاپور رو که می خونم تعجب می کنم با این همه دلخوری و اختلاف رگه های عاشقانه هم در آن دیده می شود.
چقدر خوبه دوست با معلوماتی مثل شما دارم ویس عزیز حتما کتابش را میخوانم شاید مرحمی باشد .....
میتونم حدس بزنم چه احساسی داری؟؟
فروغ رو و گریه هاش رو خوب میفهمم ولی نمیفهمم چرا مردها به وسیله ی بچه ها انتقام میگیرن ؟
شاید پرویز شاپور داستان مهر مادری رو در کاریکلماتورش گنجانده بود
در برابرش موضع دارم.یعنی ازش بدم میاد.چون فروغ را اذت کرد.